انسانشهر به دنبال ایجاد چه تغییری است؟
ما بهدنبال ایجاد بسترهایی هستیم که به واسطۀ آن شهروندان بتوانند برای تأثیرگذاری در محیط زندگیشان قدمی بردارند. انتظار داریم با این اتفاق، ظرفیت شهروندان توسعه یابد و درنتیجه مشارکت مسئولانه و پایدار آنها در محیط زندگیشان افزایش پیدا کند.
در انسانشهر تلاش میکنیم تا شهروندان بتوانند افسار امورِ مرتبط با زندگیشان را به دست بگیرند. میخواهیم آنها بهعنوان صاحبان اصلی برنامهها و طرحهایی شناخته شوند که بر زندگیشان اثر میگذارد. از نظر ما، رسیدن به «انسانشهر»، رسیدن به جامعهای است که انسانها در آن نقشی فعال و تأثیرگذار برای بهبود کیفیت زندگی خود و دیگران بازی میکنند.
منظور ما از «انسانشهر» چیست؟
در اسمگذاری مؤسسه و در معرفی پروژههای مختلفش، دو واژۀ «شهر» و «شهروند» برای ما واژههای برجسته و پررنگی هستند. ممکن است این دو واژه برای شما یادآور محیط شهری و ساکنانش باشد، اما ما در بهکاربردن واژههای شهر و شهروند چنین منظوری نداریم. منظور ما از شهر، محل اجتماع انسانها و منظورمان از شهروند، معنای عام آن، یعنی اعضای یک جامعه است.
بنابراین وقتی از «ارتقای ظرفیت شهروندان» برای تأثیرگذاری در محیط زندگیشان صحبت میکنیم، هم ساکنان شهرها و محلههای شهری را در نظر داریم و هم ساکنان روستاها را. یعنی همۀ کسانی که در فضاهای کوچک و بزرگ، از قبیل مدرسه، سازمان، شهر و روستا زندگی جمعی دارند و میخواهند در محل تحصیل، کار یا زندگی خود تغییری ایجاد کنند.
ما به چه اصولی پایبندیم؟
- بهدنبال انجام کار درست و درست انجام دادن کارها هستیم.
- فرآیندمداری، شفافیت و احترام به تفاوتها، شیوۀ عمل ما در اجرای پروژهها است.
- سعی میکنیم «مشارکتی کارکردن» در تعاملات درون سازمانی و برونسازمانیمان نمود و جریان داشته باشد.
- هر فرد و گروهی که از برنامهها و تصمیمات مؤسسۀ ما تأثیر بپذیرد، حق دارد بر آنها اثر بگذارد.
- به ظرفیت موجود در بین افراد، جوامع و گروهها باور داریم و به آن احترام میگذاریم.
- پیچیدگی و چالش موجود در کارها را فرصتی برای یادگیری میدانیم.
- حق مالکیت را به رسمیت میشناسیم و آن را در کارها و برنامههایمان لحاظ میکنیم.
- پایان پروژه را پایان فرآیند و کار نمیدانیم. به همین دلیل، مراقب پایداری و اثرات جانبی اقداماتمان هستیم.
پیشینۀ ما
انسانشهر در سال ۱۳۸۷ شروع به کار کرد تا بتواند به سهم خود تأثیری در تغییر نگرش و رفتار شهروندان نسبت به محیط زندگیشان داشته باشد. انسان و شیوۀ اثرگذاری مطلوب بر محیط زندگیاش، موضوعی بود که مؤسسۀ ما پیرامون آن شکل گرفت.
چند دههای است که محیطزیست و مسائلِ تأثیرگذار بر کیفیت زندگی انسانها، به دغدغهای پررنگ در جامعۀ ما تبدیل شده و در این سالها گروههای زیادی حول این موضوع شکل گرفتهاند. گروههایی که معتقدند ریشۀ مسائل محیطزیستی، کمبود دانش و آگاهی شهروندان، خلأ قوانین بازدارنده و همچنین نبود نظارت کافی در این حوزه است. به همین دلیل بیشتر گروهها، بهسراغ دو رویکرد «آموزشی» و «حفاظتی» رفتهاند. انسانشهر هم در سالهای آغاز به کارش، بهواسطۀ تجارب اعضایش در حوزۀ آموزش محیطزیست و توسعۀ پایدار، برنامههایی با این موضوع و با استفاده از رویکرد آموزشی اجرا کرد تا از این طریق، آگاهی شهروندان را نسبت به محیط زندگیشان افزایش دهد.
بعد از گذشت سه سال، در خلال پروژهها و فعالیتها با رویکرد و روششناسی مشارکتی آشنا شدیم. آشناشدن با رویکرد مشارکتی باعث شد بفهمیم نکتۀ مهم در امر توسعه این است که برنامهها با نیاز واقعی مردم سازگار باشند و مردم نقش اصلی را در برنامهریزی، اجرا و ارزشیابی آن داشته باشند. بهواسطۀ این آشنایی، فعالیتهای مؤسسه را بازنگری کردیم. بعد از بازنگری متوجه خلأهایی در رویکرد و شیوۀ عملمان شدیم. به همین علت تصمیم گرفتیم حوزۀ کاریمان را بهجای آموزش و آگاهسازی، روی کارهایی متمرکز کنیم که نقش مردم و بهرهمندان اصلی در آن پررنگ است و تلاش میکند کنترل منابع و قدرت اثرگذاری بر روی آنها را به مخاطبان اصلی واگذار کند.
این تغییر رویکرد باعث شد که بهصورت تدریجی، جنس و نوع فعالیتهایمان متناسب با رویکرد مشارکتی تغییر پیدا کند. سعی کردیم تا حد امکان بهرهمندان اصلی پروژهها را در فرآیند کار درگیر کنیم، واقعیتهای آنها را به رسمیت بشناسیم و برای ایجاد تغییر و اصلاح برنامه از سوی آنها انعطاف لازم را داشته باشیم.
با این تغییرات، عمدۀ فعالیتهای مؤسسه حول محور اجرای پروژهها و برنامههای ارتقاء ظرفیت متمرکز شده است.