بلاگ

پایش و ارزشیابی مشارکتی

دست‌اندرکاران اصلی پروژه در انتخاب معیارها، جمع‌آوری داده‌ها و تحلیل و ارزشیابی یافته‌ها درگیر می‌شوند که سبب می‌شود پایش و ارزشیابی از ابزاری برای نظارت و پاسخ‌گویی، به ابزاری تبدیل شود که «یادگیری مشترک»، «خوداتکایی در حل مسئله» و «توانمندی مردم محلی» برای ایجاد تغییر را به ‌دنبال داشته باشد.

آنچه از مشارکت فهمیدم

فهمیدم من هم هنوز شبیه به یک متخصص به مشارکت نگاه می‌کنم. می‌خواهم اطلاعات شناختی را از مردم بگیرم؛ ولی برای ارائۀ راه‌حل سراغ آن‌ها نمی‌روم یا دست‌کم در قلبم باور دارم که راه‌حلِ یک متخصص بهتر است. فکر می‌کردم که دلایل شکست پروژه‌ها فقط این است که متخصصان شناخت خوبی از ابعاد مختلف ماجرا ندارند، نه اینکه اساساً راه‌حل‌هایشان هم می‌تواند اشتباه باشد.

لایروبی لازم بود

در روستا وقتی کار‌ها با مشارکت و نظر همۀ افراد انجام می‌شد و همه با هم در یک سطح، موضوع یا مشکل را تجزیه و تحلیل می‌کردیم، مسائل خیلی بهتر حل می‌شد. روابطِ بین من و جامعۀ محلی صمیمی‌تر شد و این باعث می‌شد من به همۀ حرف‌ها و نظرات آن‌ها گوش دهم و تمام آن‌ها برایم مهم باشند. خیلی از پتانسیل‌های روستا الان به‌عنوان واقعیت‌های محلی برایمان معنا و مفهوم دیگری پیدا کرده است؛ معضلاتی که آن‌ها را نمی‌دیدم و به‌نظرم مهم نبودند اما می‌توانستند در حل مشکلات کمک زیادی کنند. این واقعیت‌ها حالا در شناخت بیشتر جامعۀ محلی، درک بهتر مشکلات آن‌ها و در تصمیم‌گیری‌های ما نقش پررنگی ایفا می‌کنند.