مأموریت ما

ما در انسانشهر به‌دنبال بیشتر شدن قدرت اثرگذاری افراد و گروه‌‌ها بر روی جریان‌های مؤثر بر زندگی‌ و محیط اطرافشان هستیم.  
برای رسیدن به این هدف بسترهایی را در بین گروه‌ها و جوامع فراهم می‌کنیم تا آنها بتوانند به شکل جمعی وضعیتشان را تحلیل کنند، مسائل و نیازهایشان را اولویت‌بندی کنند، برای برطرف کردن آنها اقداماتی متناسب با ظرفیت‌ و منابعشان تعریف و اجرایی کنند و فرایند کار خود را مورد بازنگری پیوسته قرار دهند.
انتظار داریم به واسطه این فرآیندِ «یادگیری و اقدام مشارکتی»، ظرفیت و توانایی افراد و گروه‌ها توسعه پیدا کند و کنترل‌ آنها بر جریان‌های پیرامون زندگیشان بیشتر شود. باور داریم این شیوۀ عمل باعث خواهد شد شهروندان, متولی اصلی برنامه‌ها و تغییراتی ‌شوند که می‌تواند به بهبود و بالارفتن کیفیت زندگیشان کمک کند.

حوزۀ فعالیت ما

در اسم‌گذاری مؤسسه و در معرفی پروژه‌های مختلفش، دو واژۀ «شهر» و «شهروند» برای ما واژه‌های برجسته و پررنگی هستند. ممکن است این دو واژه یادآور محیط شهری و ساکنانش باشد، اما ما در به‌کاربردن واژه‌های شهر و شهروند چنین منظوری نداریم. منظور ما از شهر، محل اجتماع انسان‌ها و منظورمان از شهروند، معنای عام آن، یعنی اعضای یک جامعه است.

بنابراین وقتی از «ارتقای ظرفیت شهروندان» برای اثرگذاری بر محیط زندگیشان صحبت می‌کنیم، هم ساکنان شهرها و محله‌های شهری را در نظر داریم و هم ساکنان روستاها را. یعنی همۀ کسانی که در فضاهای کوچک و بزرگ، از قبیل مدرسه، سازمان، شهر و روستا زندگی جمعی دارند و می‌‎خواهند در محل تحصیل، کار یا زندگی خود تغییری ایجاد کنند.

اصول ما

 

  • فرایند انجام یک کار را مهم‌تر از خروجی‌های آن می‌دانیم.
  • تلاش می‌کنیم حداکثر شفافیت و پاسخگویی نسبت به اقداماتمان را برای مخاطبانمان داشته باشیم.
  • سعی می‌‌کنیم «مشارکتی کارکردن» در تعاملات درون سازمانی و برون‌‌سازمانیمان جریان داشته باشد.
  • هر فرد و گروهی که از برنامه‌ها و تصمیمات مؤسسۀ ما تأثیر می‌پذیرد، حق دارد بر آنها اثر بگذارد.
  • به ظرفیت و توانایی موجود در بین افراد، جوامع و گروه‌ها باور داریم و آن را در اجرای برنامه‌هایمان لحاظ می‌کنیم.
  • پیچیدگی و چالش موجود در کارها را فرصتی برای یادگیری می‌دانیم.
  • پایان پروژه را پایان فرایند و کار نمی‌دانیم. به همین دلیل، مراقب پایداری و اثرات جانبی اقداماتمان هستیم.

پیشینۀ ما

انسانشهر در سال ۱۳۸۷ شروع به کار کرد تا بتواند به سهم خود تأثیری در تغییر نگرش و رفتار شهروندان نسبت به محیط ‌زندگیشان داشته باشد. انسان و شیوۀ اثرگذاری مطلوب بر محیط ‌زندگی‌اش، موضوعی بود که مؤسسۀ ما پیرامون آن شکل گرفت.

از اواخر دهه 1370محیط‌زیست و مسائلِ تأثیرگذار بر کیفیت زندگی انسان‌ها، به دغدغه‌ای پررنگ در جامعۀ ما تبدیل شده و در این سال‌ها گروه‌های زیادی حول این موضوع شکل گرفته‌اند. گروه‌هایی که معتقدند ریشۀ مسائل محیط‌زیستی، کمبود دانش و آگاهی شهروندان، خلأ قوانین بازدارنده و همچنین نبود نظارت کافی در این حوزه است. به همین دلیل بیشتر گروه‌ها، به‌سراغ دو رویکرد «آموزشی» و «حفاظتی» رفته‌اند. انسانشهر هم در سال‌های آغاز به کارش، به‌واسطۀ تجارب اعضایش در حوزۀ آموزش محیط‌زیست و توسعۀ پایدار، برنامه‌هایی با این موضوع و با استفاده از رویکرد آموزشی اجرا کرد تا از این طریق، آگاهی شهروندان را نسبت به محیط زندگیشان افزایش دهد.

بعد از گذشت سه سال، در خلال پروژه‌ها و فعالیت‌ها با رویکرد و روش‌شناسی مشارکتی آشنا شدیم. این فرصت کمک کرد تا بفهمیم نکتۀ مهم در امر توسعه این است که برنامه‌‏ها با نیاز واقعی مردم سازگار باشند و مردم نقش اصلی را در برنامه‌ریزی، اجرا و ارزشیابی آن داشته باشند. به‌‌واسطۀ این آشنایی، فعالیت‌‎های مؤسسه را بازنگری کردیم و متوجه خلأهایی در رویکرد و شیوۀ عمل‌مان شدیم. به همین علت تصمیم گرفتیم حوزۀ کاریمان را به‌جای آموزش و آگاه‌سازی، روی کارهایی متمرکز کنیم که نقش مردم و بهره‌مندان اصلی در آنها پررنگ است و تلاش می‌شود کنترل منابع و قدرت اثرگذاری بر روی آن‌ها به مخاطبان اصلی واگذار شود.

این تغییر رویکرد باعث شد که به‌صورت تدریجی، جنس و نوع فعالیت‌هایمان متناسب با رویکرد مشارکتی تغییر پیدا کند. سعی کردیم تا حد امکان بهره‌مندان اصلی پروژه‌‌ها را در فرآیند کار درگیر کنیم، واقعیت‌های آن‎ها را به رسمیت بشناسیم و برای ایجاد تغییر و اصلاح برنامه از سوی آن‎ها انعطاف لازم را داشته باشیم.

با این تغییرات، عمدۀ فعالیت‌های مؤسسه حول محور اجرای پروژه‎‌ها و برنامه‎‌های ارتقاء ظرفیت متمرکز شده است.