املت مشارکتی
این یادداشت از تجربههای تسهیلگری نوشته شده در کتاب ردپایی که میماند قسمت «کشاورز در مقام آزمایشگر» است. در مقدمهی این قسمت از کتاب آمده:
وقتی ادعا میکنیم که روشمان دیگر ترویجی نیست، بدین معناست که نمیخواهیم به تشخیص خودمان راهحلهایی بستهبندی و نسخهپیچیشده برای مشکلات کشاورزان تجویز کنیم. در واقع دنبال آن هستیم که کشاورزان در بستر واقعی خود، ایدههایی را بیازمایند که شاید با کمی دستکاری، پاسخگوی نیازشان و منطبق با شرایطشان بشود. تقویت روحیۀ «آزمایشکردن» در میان کشاورزان، گام مهمی در مسیر افزایش ابتکار عمل آنها است. این روحیه میتواند تا جایی افزایش یابد که اساساً آزمایشگری به شیوۀ ثابت کشاورزان تبدیل شود و برای آزمودن، دیگر به عوامل بیرونی از جمله ما متکی نباشد. در ضمن، فراموش نکنیم که آزمون و خطا مقولۀ غریبی برای کشاورز نیست و از قدیم، جزء لاینفک کشاورزی بوده است. پس چهبسا با این کار بتوانیم بر عادتی خوب صحه بگذاریم و آن را تثبیت کنیم.
املت مشارکتی
در زمان اجرای فاز چهارم پروژۀ کشاورزی پایدار در سال 1396، نوارتیپ یکی از روشهای جدید برای کاهش مصرف آب در بسیاری از محصولات زراعی بود. اکثر ارگانهای دولتی که در ارتباط با معضل کمآبی و خشکی دریاچۀ ارومیه فعالیت میکردند، از این روش آبیاری حمایت میکردند. من و همکارانم تا آن زمان عملکرد سیستم آبیاری نوارتیپ را در طول فصلی زراعی مشاهده نکرده بودیم. تمام اطلاعات شخصیمان از این روش آبیاری، محدود میشد به بازدید از مزرعۀ نمونهای در یکی از روستاهای مهاباد و همچنین تعریفهای شفاهی و غیرمستند دیگران. بسیار مشتاق بودیم که عملکرد این روش را از نزدیک ببینیم. بنابراین از کشاورزان خواستیم کسی را به ما معرفی کنند که این روش آبیاری را اجرا کرده باشد. از آنجا که این روش جدید بود، کسی برای اجرای آن ریسک نکرده بود.
آقای محمد کورده یکی از کشاورزان روستای گاپیس[1] بود. در طول اجرای فازهای دو و سۀ پروژه در این روستا، یکی از کشاورزان مرجع[2] گندمکار بود و در کارگاههای آموزشی و نشستهای تسهیلگران شرکت با جامعۀ محلی، همیشه حضور داشت. در نشستی که با اهالی آن روستا برای انتخاب کشاورز مرجع بهاره داشتیم، کاکمحمد[3] گفت: «بیایید برای کشت بهاره روی قسمتی از مزرعۀ من، سیستم آبیاری نوارتیپ را اجرا کنیم.» برای ما و او فرصتی بود که با هم این روش را امتحان کنیم و به درستی یا نادرستی شنیدههایمان پی ببریم.
در یکی از نشستهایمان با کشاورزان، دربارۀ انتخاب محصول برای کاشت و دغدغههای مرتبطشان صحبت میکردیم. کاکمحمد گفت: «بیثباتی قیمت و احتمال فروشنرفتنِ محصولم در زمان برداشت، بزرگترین دغدغههای من هستند. پارسال کارخانه، چغندرم را تحویل نگرفت و مجبور شدم زیر قیمت به واسطهها بفروشم.» ما پیشنهاد دادیم که مزرعه را به قطعات کوچکتر تقسیم کنند و همزمان چند محصول را بکارند. از این ایده استقبال کرد و گفت: «این روش معضل بیثباتی قیمت را حل میکند و دیگر نگران فروشنرفتن هم نیستم؛ چون تناژ کمتر میشود. اگه مجبور باشم ارزانتر بفروشم، زیاد ضرر نمیکنم. از این چند تا محصول هم بالاخره یکیدو تایش خوب فروش میرود و ضرر بقیه را جبران میکند.»
کاکمحمد نصف مزرعه را به کاشت چغندر و نصف دیگر را به محصولات صیفی از جمله گوجهفرنگی، پیاز، خیار، لوبیا و فلفل اختصاص داد. برای اجرای روش آبیاری نوارتیپ، پیشنهاد دادیم قطعۀ گوجهفرنگی را نصف کنیم. یکی را بهروش سنتی آبیاری کنیم و دیگری را با روش نوارتیپ. با این روش میشد نوارتیپ و روش غرقابی را با هم مقایسه کنیم و ببینم کدام یک بهتر جواب میدهد. زمان کاشت رسید و وقت عمل و تقسیمکار بود. ما گفتیم: «هم تهیۀ وسایل و طراحی و اجرای روش نوارتیپ، هم کارشناسی بخش کشاورزیاش با ما. تا وقت برداشت محصول هم مرتب از مزرعه بازدید میکنیم.» کاکمحمد هم در جواب گفت: «کارهای کشاورزی کاشت و داشت و برداشت هم با من. ولی باید برای آمادهکردن زمین و کاشت کمکم کنید. یک چایی ذغالی هم مهمان من هستید.» نظارت و پایش بهصورت مرتب انجام میشد و مزایا و معایب طرح، هر روز برای ما و کشاورزان روستا (که مرتب از مزرعه بازدید میکردند)، آشکارتر میشد. حتی کشاورزان روستاهای دیگر و گروه پایش آبِ پروژه[4] هم برای بازدید از کارکرد نوارتیپ، به مزرعۀ کاکمحمد سر میزدند. این موضوع علاوهبر خودمان، برای اهالی منطقه نیز مفید واقع شده بود. تجربۀ جدیدی بود که فرصت محکخوردن اطلاعات تئوری و شنیدههایمان را از روش آبیاری نوارتیپ فراهم میکرد.
در طی زمانِ داشت، کاکمحمد هر روز تجربیات جدیدی در استفاده از نوار تیپ در اختیارمان میگذاشت. او گفت: «محصول قطعۀ تیمار (که با نوارتیپ آبیاری میشد) زودتر از قطعۀ شاهد (که آبیاری غرقابی داشت) رشد میکرد. آفات و علفهای هرز کمتری دارد، تراکم بوتهاش در واحد سطح بیشتر است و آبیاریاش هم خیلی آسانتر شده است. ولی عمر نوارها کم است و زود پاره میشوند و نازلهایش با گلآلودشدن آب میگیرد. هر سال هم برای محصول جدید باید دوباره طراحی و اجرا شود و این هزینهبردار است. نوارها پلاستیکیاند، تجزیه نمیشوند و زمین را آلوده میکنند.» همکارمان، آقای امینی هم با پایش آب این مزرعه، اطلاعات جدیدی بهدست آورد و گفت: «مصرف و هدررفت آب در قسمت تیمار، خیلی کمتر از قطعۀ شاهد است.» بنابراین مزایا و معایب این سیستم آبیاری، بهصورت عملی و مستند برایمان آشکار شده بود.
به فصل برداشت نزدیک شدیم و محصولاتمان رسیدند. کاکمحمد اعضای شرکت را دعوت کرد که بههمراه خانواده به مزرعه برویم و ناهار را با محصولاتی که حاصل مشارکتمان بود، صرف کنیم. با پیاز، گوجهفرنگی و فلفل املت خوشمزهای درست کردیم که حاصل زحمات یک فصل زراعیمان بود.
این مشارکت اثرات دیگری هم داشت. از آن به بعد وقتی کسی از ما بهعنوان کارشناس دربارۀ نوارتیپ سؤال میپرسید، بهجای تعاریف شفاهی و غیرمستند، تجاربمان را دربارۀ مزایا و معایب آن بیان میکردیم و از صحت گفتههایمان اطمینان داشتیم. همینطور در فاز پنج، وقتی به روستای جدید ورود پیدا کردیم، متوجه شدیم که اهالی روستا، از مزرعۀ کاکمحمد در فاز چهار بازدید کرده بودند و به دلیل اینکه از مشارکت همسطحمان مطلع شده بودند، مشتاق همکاری بودند.
کاکمحمد گفت: «کار با گروهتان تجربۀ خوبی بود. محصول خوبی هم برداشت کردم و قیمت گوجهفرنگی هم که امسال زیاد بود، به نفعم شد و سود کردم. قیمت بقیۀ محصولات هم مناسب بود. درآمدم به قیمتِ محصول خاصی وابسته نبود؛ پس استرس این را نداشتم که قیمت محصولی پایین باشد. چون محصولاتم کم و متنوع بودند بیشتر اوقات برداشتنشده فروش میرفت. به جواب سؤالهایم دربارۀ آبیاری نوارتیپ رسیدم و تصمیم دارم سال بعد هم همین کارها را بکنم؛ ولی بهخاطر تناوب زراعی، جای قطعۀ چغندر و صیفی را برعکس میکنم. همه را هم با نوارتیپ آب میدهم.»
[1] روستای گاپیس از توابع شهرستان مهاباد در آذربایجان غربی است که در حوضۀ آبریز دریاچۀ ارومیه واقع شده است.
[2] کشاورزی که از میان علاقهمندان برای اجرای تکنیکهای فنی کشاورزی (آبیاری و بهزراعی) در مزرعه انتخاب شده بود.
[3] کاک یا کاکه در زبان کوردی بهمعنی برادر بزرگتر است و برای خطابکردنِ آقایان استفاده میشود.
[4] کارشناسان مشاور که عملکرد تکنیکهای آبیاری را تحقیق و بررسی میکنند.